دلبسته به یک ثانیه دیدارِتو بودم این عمرکه بی حوصله ناچارِتوبودم تونازترین حادثه در زندگی من من شاخ ترین عاشق بی عارِتوبودم تا آخرِ بی حوصلگی شعرنوشتم هرشب که توخوابیدی وبیدارِتوبودم هرثانیه آتش زده ام پیرهنم را من ریزَعلیِ سخت فداکارِتوبودم هرفتنه که کردی تو، مراحصرنمودند من موسویِ خسته زِ افکارِتوبودم با رایت یک فاجعه رفتی و دریغا یک عمر غریبانه گرفتارِتوبودم توشاه ترین پهلویِ حادثه بودی من فاطمیِ خسته زِ دربارِ توبودم ای کاش فراموش شود بینِ من وتو آن فاصله ای را که بدهکارِتوبودم..
نظرات شما عزیزان:
|